فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۵۰۸: هر آنکه سوی تو آمد شد از فنا محفوظ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر آنکه سوی تو آمد شد از فنا محفوظ بزیر سایهٔ لطفت شد از بلا محفوظ ز خوف و حزن پناهیست کعبهٔ وصلت درین پناه بود جان زهر عنا محفوظ اشاره ایست ز ابرو و چشم و تیر و کمان که تا بما نگریزی نهٔ زما محفوظ فرو گذاشت ز رخ آن دو عروهٔ وثقی که هر که چنگ بما زد شد از بلا محفوظ بزیر سبزهٔ خطّش نهفته لب میگفت که آب چشمهٔ خضر است نزد ما محفوظ تو تا بخود نگری مرگ با تو دارد کار ز خود برآی که تا باشی از فنا محفوظ تو چند باشی حافظ رسوم مردم را بیا بدرگه ما تا شوی بما محفوظ بسوی مأمن عشق خدا گریز ای فیض که تا زخویش رهی گردی از فنا محفوظ کسی که غور کند نکتهای شعر مرا شود ز جهل و ضلال ایمن از خدا محفوظ فیض کاشانی