فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۴۹۸: عمر تو همه هباست ای فیض
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عمر تو همه هباست ای فیض درد دینت کجاست ای فیض بهر دنیا مباش غمناک تا در نگری فناست ای فیض روی دل ازینجهان بگردان بنگر که چه در قفاست ای فیض خود میدانی که در قیامت ز آشوب و بلا چهاست ای فیض چون کار ز دست ما برون شد دردیست که بیدواست ای فیض ما نا مفتون شاهدانی رنگ ز ردت گواست ای فیض کردم بطبیب حال خود عرض گفت از اثر است ای فیض گفتم که هوا ز سر بدر شد گفتا هوا بجاست ای فیض غافل منشین ز فتنهٔ نفس این نفس تو اژدهاست ای فیض بگذار حدیث نفس و بگذر بس شر که ز گفت خواست ای فیض فیض کاشانی