فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۴۶۶: ای خفته رسید یار برخیز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای خفته رسید یار برخیز از خود بفشان غبار برخیز همین بر سر لطف و مهر آمد ای عاشق یار زار برخیز آمد بر تو طبیب غم خوار ای خسته دل نزار برخیز ای آنکه خمار یار داری آمد مه می گسار برخیز ای آنکه به هجر مبتلائی هان مژده وصل یار برخیز ای آنکه خزان فسرده کردت اینک آمد بهار برخیز هان سال تو و حیوت تازه ای مردهٔ لاش یار برخیز ای کاهل سست چند خسبی هین چیست بکار و یار برخیز هین مرغ سحر بنغمه آمد جانرا تو بنغمه آر برخیز آهی ز درون خسته بر کش از دیده سرشک بار برخیز فرصت تنگست و کار بسیار بر خویش تو رحم آر برخیز کاری بکن ار تنت درست است ور نیست شکسته وار برخیز رو چند بسوی پستی آری سر راست نگاه دار برخیز ترسم که نگون بچاه افتی برخیز ازین کنار برخیز یاران رفتند جمله بشتاب تأخیر روا مدار برخیز ما ناپای تو درنگار است دستت گیرد نگار برخیز خواهی تو باضطرار برخواست حالی تو باختیار برخیز اصحاب اگر بخواب رفتند ای فیض تو زینهار برخیز فیض کاشانی