فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۴۶۱: ای دل ار بگذری ز عشق مجاز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای دل ار بگذری ز عشق مجاز بر تو گردد در حقیقت باز چو به پهنای راه میگردی از برای حقیقت است مجاز راه بسیار رو به مقصد کن راه نبود مگر برای جواز بهل این قوم بی حقیقت را اسب همت ز مهرشان در تاز آتش پر شرند و پر ز شرر ذرهٔ نیست سوز سانرا ساز روزگاری دل ترا سوزند تا که کردند یکدمت دمساز آتشی در دل تو افروزند کاین وصالست با هزاران ناز جگرت خون کنند گه ز فراق گاهی از وعده های دور و دراز بهر شان چند آب رو ریزی یا گذاری بخاک روی نیاز دست از دل ز مهرشان بکسل تا کند در فضای حق پرواز جای حق است دل بوب از غیر غیر باطل بود بحق پرواز حق چنین گفت در دل من فیض آنچه حق گفت با تو گفتم باز فیض کاشانی