فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۴۴۸: شب همه شب زاری بر در پروردگار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شب همه شب زاری بر در پروردگار روز چو شد یاری خسته دلان فکار داد گدائی بده بر در الله دوست داد گدایان بده از مدد کردگار غم ز دل خستگان تا بتوانی ببر بر در حق ناله ها تا بتوانی بیار یاد قیامت بروز تا بتوانی بکن اشک ندامت بشب تا بتوانی ببار کیسهٔ پر زر به روز در ره مسکین بریز کاسهٔ چوبین فقر بر در حق شب بدار شب همه شب جان بده در طلب مغفرت روز چو شد نان بده از طلب کسب و کار کن سبک از ناله شب دوش ز بار گناه روز ز بهر کسان دوش بنه زیر بار دوش نگردد سبک از غم یک معصیت تا نکشی از خسان جور گرانی هزار باش چو در محفلی دل بخدا رو بخلق چونکه بخلوت رَوی رویِ دلت سوی یار آنچه نمودم بتو راه صوابست فیض گر روی اینره رسی زود بپروردگار فیض کاشانی