فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۴۳۵: مراست دیدن روی تو بینقاب لذیذ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مراست دیدن روی تو بی نقاب لذیذ چنانکه تشنهٔ دو روزه است آب لذیذ بود لذیذ مرا در بهشت ذوق و صال چنانکه عابد صد ساله را ثواب لذیذ بود مراد تو ترک حساب ای زاهد مراست چون و چراهاش در حساب لذیذ مرا بروز قیامت پس از لقای حبیب بود جوار وی و پرسش و خطاب لذیذ ز حور و قصر بلوز و عسل مگوی که من جزاوم هیچ نباشد بهیچ باب لذیذ بود ز چشم خوش یار لذت مستیم چنانکه عامه را مستی شراب لذیذ از این جهان غم او انتخاب کردم من که نزد من غم او هست بیحساب لذیذ بود ز سینهٔ بربان خود مرا لذت چنانکه گرسنهٔ را بود کباب لذیذ نماند صحبت اصحاب را دگر فیضی مراست فیض همین صحبت کتاب لذیذ فیض کاشانی