فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۳۹۱: ؟عشق توبه شکستیم تا دگر چه شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
؟عشق توبه شکستیم تا دگر چه شود دلی بعهد تو بستیم تا دگر چه شود شدیم باز گرفتار دانهٔ خالی ز دام توبه بجستیم تا دگر چه شود بیک نگاه که کردی ز خویشتن رفتم ز چشم مست تو مستیم تا دگر چه شود گرفته ساغر می ترک زاهدی کردیم شراب خانه نشستیم تا دگر چه شود عنان به مستی دادیم تا چه پیش آید ز هوشیاری رستیم تا دگر چه شود فکنده سبحه ز دست در هوای مغبچکان بسو منات نشستیم تا دگر چه شود برای آنکه مگر با خدای پیوندیم ز هر دو کون گسستیم تا دگر چه شود نبود غیر دلی فیض را و آنرا هم بشست زلف تو بستیم تا دگر چه شود فیض کاشانی