فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۳۶۸: یار را با تو کار خواهد بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یار را با تو کار خواهد بود کارها را شمار خواهد بود هر چه پنهان بود شود پیدا لیل جانرا نهار خواهد بود آنکه خفته است شب چه روز شود آگه و هوشیار خواهد بود هر که کاری نمیکند امروز حال فرداش زار خواهد بود کار اگر زار باشدت فردا با خودت کار زار خواهد بود بی حسابی که میکنی یک یک در حساب و شمار خواهد بود هر که با نفس خود جهاد نکرد حسرتش بی شمار خواهد بود هر که در کارهای خود نرسید سخرهٔ انتظار خواهد بود هر که میران کار خود سنجید خاطرش را قرار خواهد بود هر که مست شراب دنیا شد تا ابد در خمار خواهد بود هر که مشتاق آخرت باشد رحمت او را نثار خواهد بود اختیار ار بحق سپرد اینجا مالک اختیار خواهد بود ور بود اختیار را مالک سخرهٔ اختیار خواهد بود در ازل شرم اگر نشد روزیش تا ابد شرمسار خواهد بود این غزل در جواب مولانا فیض را یادگار خواهد بود فیض کاشانی