فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۳۴۱: صد جلوه کنی هر دم و دیدن نگذارند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صد جلوه کنی هر دم و دیدن نگذارند گل گل شکفد زان رخ و چیدن نگذارند در باغ جمالت گل و ریحان فراوان یک مردم چشمی بچریدن نگذارند در آرزوی آب حیات از لب لعلت لب تشنه بمردیم و مکیدن نگذارند عشاق جگر سوخته داغ غمت را در حسن و جمالت نگریدن نگذارند پرواز کند طایر جان سوی جنابت در آرزوی وصل و رسیدن نگذارند بیهوده پر و بال معارف چه گشائیم در ساحت عزتو پریدن نگذارند قرب تو و حرمان مرا تشنه لبی گفت نزدیک لب آرند و چشیدن نگذارند در سر سویدای دل و رخ ننمایند در مردمک دیده دویدن نگذارند تو در نظر و فیض ز دیدار تو محروم غرق می وصلیم و چشیدن نگذارند فیض کاشانی