فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۲۴۶: غمی هست در دل که گفتن ندارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غمی هست در دل که گفتن ندارد شنفتن ندارد نهفتن ندارد چو گفتن ندارد غم دل چگویم چگویم غم دل که گفتن ندارد نهفتن ندارد غم دل چه پوشم چه پوشم غم دل نهفتن ندارد شنفتن ندارد غم دل چه پرسی چه پرسی غم دل شنفتن ندارد دلم چون غبار از تو دارد چه روبم چه روبم غباری که رفتن ندارد شکفتن ندارد دلی کز تو گیرد دلی کز تو گیرد شکفتن ندارد چه خوابی بچشمم نیاید چه خسبم چه خسبم که این دیده خفتن ندارد ز درد نهان لب فروبند ای فیض فرو بند لب را که گفتن ندارد فیض کاشانی