سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۶۳۲: سرو سیمینا به صحرا میروی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سرو سیمینا به صحرا می روی نیک بدعهدی که بی ما می روی کس بدین شوخی و رعنایی نرفت خود چنینی یا به عمدا می روی روی پنهان دارد از مردم پری تو پری روی آشکارا می روی گر تماشا می کنی در خود نگر یا به خوشتر زین تماشا می روی می نوازی بنده را یا می کشی می نشینی یک نفس یا می روی اندرونم با تو می آید ولیک خائفم گر دست غوغا می روی ما خود اندر قید فرمان توایم تا کجا دیگر به یغما می روی جان نخواهد بردن از تو هیچ دل شهر بگرفتی به صحرا می روی گر قدم بر چشم من خواهی نهاد دیده بر ره می نهم تا می روی ما به دشنام از تو راضی گشته ایم وز دعای ما به سودا می روی گر چه آرام از دل ما می رود همچنین می رو که زیبا می روی دیده سعدی و دل همراه توست تا نپنداری که تنها می روی سعدی شیرازی