فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۲۱۶: تا کی ز صلاح من و زهد تو بگویند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا کی ز صلاح من و زهد تو بگویند ای کاش برین شهرت بی اصل بمویند تا کی چمن طاعت ما خوش بنماید زین باغ ملائک گل اخلاص ببویند بر نامه ما چند نویسند گناهان کو اشگ ندامت که بدان نامه بشویند داریم نهان سینهٔ از خلق ز خجلت دانیم خدا داند این را چه بگویند آرند گروهی حسنات از دل پر درد ترسند که مقبول نیفتد چه بجویند جا دارد اگر ما عمل خویش بسنجیم زان پیش که از ذره و مثقال بجویند امروز بیا تا گل توفیق بچینیم فرد است که ز خاک تن ما خار بروید ای فیض بیا در غم ارواح بموییم زان پیش که در ماتم اجساد بمویند فیض کاشانی