فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۲۰۱: اگر از عشق حق بر سرنهی تاج
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر از عشق حق بر سرنهی تاج ستانی زین جهان و زانجهان باج وگر سردر ره عشقش ببازی سوی بر تارک هر سروری تاج خدا از عشق کرد آغاز عالم نبی از عشق جست انجام معراج سکون از عشق دارد کوه و صحرا خرد از عشق دارد بحر مواج گهی کم گه زیاد از عشق شد مه زعشق افروخت رخ خورشید و هاج زنور عشق دارد روشنی روز سیه از دود عشق است این شب داج زنور عشق شد معروف عارف زشور عشق شد منصور حلاج زعشق کعبه ریحانست و سنبل مغیلان گرزند بر دامن حاج چو فیض از عشق شد فیاض معنی سزد گر گیرد از اهل سخن باج فیض کاشانی