فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۱۸۶: از من و ما نمی توانم گفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از من و ما نمی توانم گفت صفت لا نمی توانم گفت شمهٔ گر بگویم از اسما از مسمی نمی توانم گفت وصف آن بیجهت مپرس از من حرف بی جا نمیتوانم گفت گفتنی نیست وصف او نه همین من تنها نمی توانم گفت سخن از راز دل مپرس که من این سخن ها نمیتوانم گفت گفته بودم که گویمت غم دل گفتم اما نمیتوانم گفت پیش چشمم زبسکه موج زنست حرف دریا نمیتوانم گفت بر دلم بسکه تنگ شد زغمش حرف صحرا نمیتوانم گفت از من مست حرف عقل مپرس که من اینها نمیتوانم گفت این بلاها که فیض دید از عشق هیچ جا وا نمی توانم گفت فیض کاشانی