فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۱۷۶: گذشت آن گل و حسرت بیادگار گذاشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گذشت آن گل و حسرت بیادگار گذاشت برفت از نظر عندلیب و خار گذاشت چو آسمان بسرم سایه فکند از لطف بعزتم ززمین بر گرفت و خوار گذاشت چشید ذوق وصالش چو دل نهان گردید ببرد لذت مستی ز سرخمار گذاشت ربود چون زمیان دل کناره کرد از من وفا و مهر بیکباره بر کنار گذاشت شکفت غنچه دل از گشاد چهره او ولی برشته جان عقده بی شمار گذاشت مثال زینت دنیاست حسن مهرویان خوش آنکه زین دو گذشت و باختیار گذاشت بفیض گفتم خوبان وفا نمیدارند ببین چگونه ترا زارو دلفکار گذاشت فیض کاشانی