فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۱۶۲: بخیالت نمی توانم زیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بخیالت نمی توانم زیست بی جمالت نمی توانم زیست تشنهٔ بادهٔ وصال توام بی وصالت نمی توانم زیست بی جمال تو نیست ار امم با جمالت نمی توانم زیست هر چه با بنده میکنی نیکوست بی فعالت نمی توانم زیست زان دهان تلخ و شور و شیرینت بی مقالت نمی توانم زیست از لبت آب زندگی خواهم بی زلالت نمی توانم زیست شربتی زان لبم حوالت کن بی نوالت نمی توانم زیست جای جولان تست عرصهٔ دل بی مجالت نمی توانم زیست پای دل را بزلف خویش ببند بی عفالت نمی توانم زیست غم عشقش کمال تست ای فیض بی کمالت نمی توانم زیست فیض کاشانی