فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۱۳۸: مگو که چهره او را نقاب در پیشست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مگو که چهره او را نقاب در پیشست ترا زهستی و همی حجاب در پیشست حجاب دیدن آن روی شرک و خودبینی است زهستی تو رخش را نقاب در پیشست وجود او بمثل همچو آب و تو ماهی خبر زآب نداری و آب در پیشست گهی به پرده دنیی دری گهی عقبی بسی زظلمت و نورت حجاب در پیشست نماید آنکه بود او نه اوست غره مشو تو تا به آب رسی بس سراب در پیشست نظر باو نتوان کرد چون زعکس رخش بدور باش هزار آفتاب در پیشست نگه باو نتواند رسید چون برهش زتار زلف بسی پیچ و تاب در پیشست کتاب حسن بتان صورت است و او معنی بهوش باش گرت این کتاب در پیشست چو هوش ماند چون جلوه کرد اینمعنی اگر محیط شوی اضطراب در پیشست بس است فیض زاین فن سخن که سامع را ز شبهه صد سخن بیحساب در پیشست فیض کاشانی