فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۱۲۶: هر جا معشوق تازه روئی است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر جا معشوق تازه روئی است از میکده خدا سبوئی است زان چشمه جانفزا روان است هر جا از حسن آبروئی است زلف همه دلبران عالم از طرهٔ یار تار موئی است هر جا مشگی و عنبری هست از گیسوی آن نگار بوئی است در هر که جمال با کمالیست از بحر محیط دوست جوئی است از ره نروی که اوست مقصود هر جا در هر دل آرزوئی است غافل نشوی که اوست مطلوب هر جا طلبی و جستجوئی است این طرفه که قبله جز یکی نیست روی دل هر کسی بسوئی است ای فیض به جز حدیث او نیست هر جا سخنی و گفت و گوئی است فیض کاشانی