فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۱۲۲: مرا سودای عشق آئین دین است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا سودای عشق آئین دین است همیشه عاشقم کار من این است دلم شاد است اگر دارم غم عشق غم عشق ارندارم دل غمین است بود عشقم بجای جان شیرین چو عشق از سر رود مرگم همین است سرم میخانه صهبای عشقست دلم دیوانهٔ عقل آفرین است زدولتهای عشق این بس که دلرا زهر سو دلربائی در کمین است مرا گر عاقلان دیوانه خوانند یکی را تا زحشر عشق این است مرا در عشق باید مرد و جان برد نجات جان و دل فیض اندرین است فیض کاشانی