فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۱۰۷: دل که ویران اوست آباد است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل که ویران اوست آباد است جان چو غمناک از او بود شاد است موبمو خویش را بدو بندم هر که در بند اوست آزاد است این سعادت بسعی می نشود غم او روزی خداداد است در خرابی بود عمارت دل خانهٔ دل زعشق آباد است عشق استاد کار خانهٔ ماست کوشش از ما زعشق ارشاد است هیچ کاری نمیکنیم بخود همه او میکند که استاد است کار کن کار و گفتگو بگذار فیض بنیاد حرف برباد است فیض کاشانی