فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۱۷: بهل ذکر چشمان خونریز را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بهل ذکر چشمان خونریز را بمان فکر زلف دل آویزرا دل و جان بیاد خدا زنده دار بحق چیز کن این دو ناچیز را اگر مستی آرزو با شدت بکش ساغر عشق لبریز را زحق عشق حق روز و شب میطلب بزن بر دل این آتش تیز را گذر کن زشیرین لبان حجاز بیاد آر فرهاد و پرویز را بجد باش در طاعت شرح و عقل مهل رسم تقوی و پرهیز را مکدر چو گردی بخوان شعر حق حق تلخ شیرینی آمیز را بروز دلت غم چو زور آورد بجو مطرب شادی انگیز را چو در طاعت افسرده گردد تنت بیاد آر عباد شبخیز را بدل میرسان دم بدم یاد مرگ چو بر مرکب آسیب مهمیز را چو رازی نهی با کسی درمیان بپرداز از غیر دهلیز را حجابت زحق نیست جز چیزو کس حذر کن زکس دور کن چیز را نماند آدمی خو بپالیز دهر بگاوان بماندند پالیز را خدایا اگر چه نیرزد بهیچ بچیزی بخر فیض ناچیز را فیض کاشانی