سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۶۰۴: زنده بی دوست خفته در وطنی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زنده بی دوست خفته در وطنی مثل مرده ایست در کفنی عیش را بی تو عیش نتوان گفت چه بود بی وجود روح تنی تا صبا می رود به بستان ها چون تو سروی نیافت در چمنی و آفتابی خلاف امکان است که برآید ز جیب پیرهنی وآن شکن برشکن قبائل زلف که بلاییست زیر هر شکنی بر سر کوی عشق بازاریست که نیارد هزار جان ثمنی جای آن است اگر ببخشایی که نبینی فقیرتر ز منی هفت کشور نمی کنند امروز بی مقالات سعدی انجمنی از دو بیرون نه یا دلت سنگیست یا به گوشت نمی رسد سخنی سعدی شیرازی