سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۶۰۱: ای دریغا گر شبی در بر خرابت دیدمی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای دریغا گر شبی در بر خرابت دیدمی سرگران از خواب و سرمست از شرابت دیدمی روز روشن دست دادی در شب تاریک هجر گر سحرگه روی همچون آفتابت دیدمی گر مرا عشقت به سختی کشت سهل است این قدر کاش کاندک مایه نرمی در خطابت دیدمی در چکانیدی قلم بر نامه دلسوز من گر امید صلح باری در جوابت دیدمی راستی خواهی سر از من تافتن بودی صواب گر چو کژبینان به چشم ناصوابت دیدمی آه اگر وقتی چو گل در بوستان یا چون سمن در گلستان یا چو نیلوفر در آبت دیدمی ور چو خورشیدت نبینم کاشکی همچون هلال اندکی پیدا و دیگر در نقابت دیدمی از منت دانم حجابی نیست جز بیم رقیب کاش پنهان از رقیبان در حجابت دیدمی سر نیارستی کشید از دست افغانم فلک گر به خدمت دست سعدی در رکابت دیدمی این تمنایم به بیداری میسر کی شود کاشکی خوابم گرفتی تا به خوابت دیدمی سعدی شیرازی