سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۵۸۶: به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی به صد دفتر نشاید گفت حسب الحال مشتاقی کتاب بالغ منی حبیبا معرضا عنی ان افعل ما تری انی علی عهدی و میثاقی نگویم نسبتی دارم به نزدیکان درگاهت که خود را بر تو می بندم به سالوسی و زراقی اخلایی و احبابی ذروا من حبه مابی مریض العشق لا یبری و لا یشکو الی الراقی نشان عاشق آن باشد که شب با روز پیوندد تو را گر خواب می گیرد نه صاحب درد عشاقی قم املا و اسقنی کأسا و دع ما فیه مسموما اما انت الذی تسقی فعین السم تریاقی قدح چون دور ما باشد به هشیاران مجلس ده مرا بگذار تا حیران بماند چشم در ساقی سعی فی هتکی الشانی و لما یدر ماشانی انا المجنون لا اعبا باحراق و اغراق مگر شمس فلک باشد بدین فرخنده دیداری مگر نفس ملک باشد بدین پاکیزه اخلاقی لقیت الاسد فی الغابات لا تقوی علی صیدی و هذا الظبی فی شیراز یسبینی باحداق نه حسنت آخری دارد نه سعدی را سخن پایان بمیرد تشنه مستسقی و دریا همچنان باقی سعدی شیرازی