سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۵۵۷: هرگز این صورت کند صورتگری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرگز این صورت کند صورتگری یا چنین شاهد بود در کشوری سرورفتاری صنوبرقامتی ماه رخساری ملایک منظری می رود وز خویشتن بینی که هست در نمی آید به چشمش دیگری صد هزارش دست خاطر در رکاب پادشاهی می رود با لشکری عارضش باغی دهانش غنچه ای بل بهشتی در میانش کوثری ماهرویا مهربانی پیشه کن خوبرویی را بباید زیوری بی تو در هر گوشه پایی در گل است وز تو در هر خانه دستی بر سری چون همایم سایه ای بر سر فکن تا در اقبالت شوم نیک اختری در خداوندی چه نقصان آیدش گر خداوندی بپرسد چاکری مصلحت بودی شکایت گفتنم گر به غیر از خصم بودی داوری سعدیا داروی تلخ از دست دوست به که شیرینی ز دست دیگری خاکی از مردم بماند در جهان وز وجود عاشقان خاکستری سعدی شیرازی