کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۵۷۵: دلا چه شکوه بیهوده از قضا داری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلا چه شکوه بیهوده از قضا داری طبیب را چه گنه درد بیدوا داری چگونه رو نمائی بما تهی دستان تو کز نقاب تمنای رونما داری اگر تو دست دهی باغ می کند سودا بهار را بخزانی که در حنا داری دلا همای سعادت نه زیر این سقف است برون رو ار هوس سایه هما داری حجاب بیش کن از هر که عیب دان تو اوست مبین در آینه خود را اگر حیا داری نه صبر ماند بجا و نه دل تو هم ایجان زتن در آی دگر در وطن کرا داری چنان بکج نظری مایلی دلا که مدام بدست آینه و روی بر قفا داری کلیم غم ز پی روز بد ذخیره مکن بخور بخاطر جمع آنچه هست تا داری کلیم کاشانی