کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۵۷۲: خموش باش دلا عرض مدعا کردی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خموش باش دلا عرض مدعا کردی زبان به بند، سر گریه را چو وا کردی ز شوخی ارچه بیکجا قرار نیست ترا برون نمی روی از خاطری که جا کردی بگلشن از قدمت داغ لاله مرهم یافت بخنده هم گره از کار غنچه وا کردی بزیر خاک تب هجر و رنج رشک بجاست کدام درد مرا ای اجل دوا کردی بناله ام دل صد مرغ می کشد آنجا مرا برای چه از دام خود رها کردی خوشم که دفتر دل نم کشیده بود ز خون به تیغ هر ورقش را ز هم جدا کردی زمانه شاعرم ار کرد زو نمی رنجم چه کردمی اگرم شاعر گدا کردی درین زمانه که مرغ کباب در قفس است کلیم فکر رهائی تو از کجا کردی کلیم کاشانی