کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۵۷۰: نیست بیفایده این بیخودی و مدهوشی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیست بیفایده این بیخودی و مدهوشی عقل را پخته کنم از سفر بیهوشی هیچ دل نیست که با عشق نباشد گستاخ کو حبابی که بدریا نکند سر گوشی اخگر از عاقبت کار جهان باخبرست تن خاکستریش بین پس از اطلس پوشی سرش از دوش بمقراض فنا بردارند شمع اگر با تو کند آرزوی همدوشی زهر چشمش نکند دست هوس را کوتاه تلخی می نشود مانع ساغر نوشی همه جا حوصله خوبست بجز بزم شراب که ز کس فوت شود فایده بیهوشی تو که بر حرف کسی گوش نمی اندازی چه شود گر دهیم رخصت یک سر گوشی حاصل هر دو جهان را بسخن گر بدهند مگشا لب چه توان یافت به از خاموشی گر چه بهر گهر آبله جا نیست کلیم چون صدف ساخته دل با غم تنگ آغوشی کلیم کاشانی