کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۵۵۲: بر نازک میانت شیشه ساعت کمر بسته
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر نازک میانت شیشه ساعت کمر بسته ز شرم آن سرین آئینه دکان هنر بسته بهم پیوستگان را سخت باشد محنت دوری کمر تا از میان رفته، سرین بار سفر بسته سکوت من سخن چین از حدیثم بیشتر داند بجانان می فرستم نامه ننوشته سر بسته شکاری نیست تیر کج، گر الماسش بود پیکان دعا کاری نسازد خویش را گر بر اثر بسته ز صوفی دیده پوشیدن، بهست از خرقه پوشیدن کسی را دان کمر بسته، که از دنیا نظر بسته براه عقل می پویم، چو دست از عشق می شویم بلی رفتار را داند غنیمت مرغ پر بسته ز سوز اشک حسرت، خانه چشمی بود ما را نمک مانند آن لبها بروی یکدگر بسته نشان مایه داریهای معنی چیست، خاموشی متاعی بیگمان باشد، سرائی را که در بسته کلیم از خویش خواهد چید گل در گوشه عزلت بخارستان پاها آبی از دامان بر بسته کلیم کاشانی