کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۵۲۸: نیامد نخل آه از سینه پرداغ من بیرون
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیامد نخل آه از سینه پرداغ من بیرون نکرد این سرو هرگز سر زدیوار چمن بیرون درین محنت سرا چون نال اگر چاهت وطن باشد بفرقت تیر اگر بارد نیابی از وطن بیرون غم افشای رازم نیست در بزمش که می دانم زبس دلبستگی ناید زبزم او سخن بیرون گلی را باش بلبل کو نقاب از رخ چو بگشاید کند از شرم اول باغبان را از چمن بیرون بفکر خاتم لعل لبش هر گاه می افتم نمی آرم بسان خاتم انگشت از دهن بیرون نمی دانم کلیم از حسرت روی که بود امشب که می شد هایهای اشک شمع از انجمن بیرون کلیم کاشانی