کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۵۲۶: کس نمی گیرد دگر در رهن صهبا پیرهن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کس نمی گیرد دگر در رهن صهبا پیرهن از تو چاک ایدست بیتابی و از ما پیرهن بیتو ضعفم قوتی دارد که مانند حباب باز می افتم اگر بردارم از جا پیرهن شب قبای صبر دلها چاک شد چون آمدی همچو شمع خلوت فانوس یکتا پیرهن از زکوة سنبلستان تار زلفی ده بباد پاره زین امید می سازند گلها پیرهن در میان گر پا نیارد گرم خوئیهای داغ با همه نسبت نمی چسبد بر اعضا پیرهن نیست تار و پود راحت در لباس روزگار یک بیک را آزمودیم از کفن تا پیرهن سخت جانی بسکه از پهلوی ما اندوخته کار جوشن می کند بر پیکر ما پیرهن خرقه عریانی از دست تو چون پوشیده ام قامتم هرگز نخواهد راست شد با پیرهن جامه پوشاندن یتیمان را مسلمانی بود دختر رز را بپوشانم ز مینا پیرهن گاه عریان از جنون چون شمع می گردد کلیم گاه چون فانوس می آید سراپا پیرهن کلیم کاشانی