کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۵۲۰: تا چند همچو سوفار خندان بخون نشستن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا چند همچو سوفار خندان بخون نشستن دلتنگ و روگشاده خود را بکار بستن گر از نسق فتاده است احوال ما چه نقصان عقد گهر ز قیمت کی افتد از گسستن بیماری غم او آن ناتوانی آرد کز ضعف کس نیارد پرهیز را شکستن از سیل گریه آخر دل را کدورت افزود آورد روسیاهی آخر بآب شستن در گوشم این در پند، از پیر گوشه گیر است دام است صحبت خلق باید زدام جستن گفتی کزین تک و دو کی می رسی بآرام روزی که زی تیغش روزی شود نشستن در ملک خاکساری رسمی است اهل دل را در صدر هر چه گم شد در آستانه جستن دنیا خیال و خوابیست، این خواب نزد دانا آسایشی ندارد بهتر ز چشم بستن باشد کلیم اگرچه شیشه دل و تنک ظرف چون توبه تاب دارد در بستن و شکستن کلیم کاشانی