سعدی شیرازی
غزل های سعدی
غزل ۵۴۴: ای که بر دوستان همیگذری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای که بر دوستان همی گذری تا به هر غمزه ای دلی ببری دردمندی تمام خواهی کشت یا به رحمت به کشته می نگری ما خود از کوی عشقبازانیم نه تماشاکنان رهگذری هیچم اندر نظر نمی آید تا تو خورشیدروی در نظری گفته بودم که دل به کس ندهم حذر از عاشقی و بی خبری حلقه ای گرد خویشتن بکشم تا نیاید درون حلقه پری وین پری پیکران حلقه به گوش شاهدی می کنند و جلوه گری صبر بلبل شنیده ای هرگز چون بخندد شکوفه سحری پرده داری بر آستانه عشق می کند عقل و گریه پرده دری چو خوری دانی ای پسر غم عشق تا غم هیچ در جهان نخوری رایگان است یک نفس با دوست گر به دنیا و آخرت بخری قلم است این به دست سعدی در یا هزار آستین در دری این نبات از کدام شهر آرند تو قلم نیستی که نیشکری سعدی شیرازی