کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۵۰۱: همین نه در سفر آشفته تر ز سیلابم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همین نه در سفر آشفته تر ز سیلابم که در وطن همه سر گشته تر ز گردابم چرا فریب شراب هوس خورم که چو شمع تمام عمر بیکقطره آب سیرابم ز سر نهادن و از سر گذشتن است سجود به کیش من که خم تیغ اوست محرابم نه رهبر و نه رفیق و نه منزلست مرا براه شوق عنان بر عنان سیلابم بدست عشق یکی ساز دلخراشم من که تارم از رگ جان، نشتر است مضرابم مرا ز وضع نو غفلت زیاده شد ناصح زبان بیند کز افسانه می برد خوابم به بر و بحرم سرگشتگی رفیق رهست گمان برم که خس گردباد گردابم اگرچه تیغ نیم روزگار دریا دل در آتشم فکند تا دمی دهد آبم ز اشک و آه که یارب زیاده باد کلیم همیشه آتش سامان و سیل اسبابم کلیم کاشانی