کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۷۳: خوش آن غیرت که بیخود جانب دلدار می رفتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوش آن غیرت که بیخود جانب دلدار می رفتم دمی کز خویش می رفتم بکوی یار می رفتم خوش آن خلوتسرا کز اتحاد حسن و عشق آنجا تو از می مست می گشتی و من از کار می رفتم وداع با براه او پر و بالست سالک را زخود در پیش می بودم چو بیرفتار می رفتم کنون گر گلستان در دامنم باشد نمی بینم گذشت آن کز پی یک گل بصد گلزار می رفتم بعزلت عادتی دارم که گر از گوشه خلوت بگلزارم کسی بردی بپای دار می رفتم نشانش را ز خود چون یافتم در جستجوی او بگرد خویشتن گردیده چون پرگار می رفتم دگر تقریب رفتن چون ببزم او نمی دیدم برای پرسش آن نرگس بیمار می رفتم کلیم از یاد کس رفتن اگر در دست من بودی چون برق از خاطر این چرخ کجرفتار می رفتم کلیم کاشانی