کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۴۵: بیدماغم دست رد بر وصل جانان می نهم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیدماغم دست رد بر وصل جانان می نهم پنبه در گوش از صدای آبحیوان می نهم در بهاری اینچنین از زهد خشک محتسب ساغرم تاتر شود در زیر دامان می نهم نه صراحی غلغلی دارد نه ساغر خنده ای گوش چندانی که بر بزم حریفان می نهم از کجا مرهم بیابم چون زمغز استخوان پنبه می آرم بروی داغ حرمان می نهم تا نباشد یک گلستان خار پاانداز من کی زکنج غم قدم در باغ و بستان می نهم پایه اهل هوس بالاتر است از من کلیم پای همت گرچه دائم بر سر جان می نهم کلیم کاشانی