کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۴۱: شکوه درد ترا کی پیش درمان می کنیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شکوه درد ترا کی پیش درمان می کنیم تشنه می میرم و شکر آبحیوان می کنیم بیتو تاریکست کشمیر ایچراغ دیده ها ما سیه روزیم در شب سیر بستان می کنیم گل اگر تا سینه در کشمیر می آید چسود ما که گل از اشک خونین در گریبان می کنیم در کمین عیش از بس دیده بد دیده ایم باده را از چشم ساغر نیز پنهان می کنیم ماجرای دیده می گوئیم پیش سیل اشک ابلهی بین شکوه کشتی بطوفان می کنیم تا تو رفتی دل تفکر خویشتن افتاده است سر چو می بازیم آنگه فکر سامان می کنیم باده کشمیر از بزم تو صاحب نشئه بود بیتو ما خاطر نشان می پرستان می کنیم داغ می ماند کلیم ار لاله زار از دست رفت هر چه دشوارست ما بر خویش آسان می کنیم کلیم کاشانی