کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۳۷: نه همین از بخت بد طوفان ز عمان دیده ام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نه همین از بخت بد طوفان ز عمان دیده ام دایم از جوش تری از قطره طغیان دیده ام صد خلل در راحت تنهائیم افتاد اگر زآشنایان گردبادی در بیابان دیده ام از غم بیخانمانی گریه ام رو داده است آشیان بلبلی گر در گلستان دیده ام شانه تاری چند از زلفت بچنگ آورد و من حاصلی گردیده ام، خواب پریشان دیده ام شکوه بخت از زبانم سر نزد، گوئیکه من در سواد تیره بختی آب حیوان دیده ام از هدف صابرترم هر جا بلائی رو دهد شکر باران کرده ام گر تیرباران دیده ام اشک ما از گرمی شوق دگر آید بوجد رقص آزادی طفلان از دبستان دیده ام استخوان من قناعت بر هما شیرین کند زین شکرریزی کزان لبهای خندان دیده ام می توان دریافت فیض سینه چاکی را کلیم زین گشایشها که از چاک گریبان دیده ام کلیم کاشانی