کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۸۲: بعهد جور تو دل ترک آه و افغان کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بعهد جور تو دل ترک آه و افغان کرد بجرم بی اثری ناله را بزندان کرد درون سینه بذوقی نشست ناوک او که ناله را ز برون آمدن پشیمان کرد بهوش باش دلا آه شعله ناک مکش کنون که ناوک او سینه را نیستان کرد بچشم روشنی داغهای کهنه روم تبسمش نمک تازه در نمکدان کرد همان بقیمت جان می خرند از لب او چه شد که گریه من نرخ گوهر ارزان کرد برو در آید اشکم چو طفل نو رفتار اگر چه در طلبش طی صد بیابان کرد بدان مثابه که خیزد سخن زروی سخن کسیکه یاد مرا برد یاد نسیان کرد نم سرشک لب تشنه را گشاد از هم کلیم آخر ما را ز گریه خندان کرد کلیم کاشانی