کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۷۰: کی تغافل می تواند عاشق بیتاب کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کی تغافل می تواند عاشق بیتاب کرد چون توان با تشنگی قطع نظر از آب کرد مو بمو قربان آن ابرو شدم اما هنوز طاعتی مقبول نتوانم در آن محراب کرد حیف از اشکم که چون ریگ روان بیحاصلست شمع از یکقطره نخل شعله را سیراب کرد با همه دریا کشی مستی نمی دانم که چیست گریه از بس بیتو آبم در شراب ناب کرد از پی بیداری شبهای وصل آمد بکار شرمسار از یاری بختم که چندین خواب کرد کلبه ویران من خواهد بآبادی رسید کز پی تعمیر او سیلاب گل در آب کرد حسن چون دل را برد از ما چه می آید کلیم بر سر ویرانه نتوان جنگ با سیلاب کرد کلیم کاشانی