کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۴۳: گرم ز لطف سیه روز خود خطاب کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گرم ز لطف سیه روز خود خطاب کند سیاه روزی من کار آفتاب کند در آب و خاکم نسرشته اند بیمهری ز رحم آتش من گریه بر کباب کند رود بسوی کمر طره ات بسر هر دم برای آنکه ازو کسب پیچ و تاب کند سراغ چشمه حیوان نمی کنم که مرا قناعتیست که سیرابم از سراب کند کسی نمی خورد از وی فریب مستوری بسر چو دختر رز چادر از سحاب کند فسردگی بسکون خوب نیست عاشقرا چو نبض باید پیوسته اضطراب کند چو شمع خانه زین می شوی زغایت رشک حنای پای تو خون در دل رکاب کند فلک خرابه ما را از آن کند تعمیر که آشیانه صد جغد را خراب کند کلیم بخت تو آنگاه می شود بیدار که یار سر بکنارت نهاده خواب کند کلیم کاشانی