کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۳۴: نه بمی گرد کدورت از دل ما می رود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نه بمی گرد کدورت از دل ما می رود غم ازین ویرانه هم از تنگی جا می رود بر میان نازکت اندیشه نتواند گذشت راه باریکست پایش ناگه از جا می رود اینقدر باید بمی دلبستگی، رشکست رشک تا دهد یکقطره خون از چشم مینا می رود راه پرخار و تهی پایان دشت شوق را آبله کفش است آنهم کی بهر پا می رود دل بامید مداوای که دیگر خوش کند خسته چون نومید از پیش مسیحا می رود شمع آخر بر سر پروانه خواهد آمدن مهربان خواهی شدن این سرکشیها می رود گرچه محتاجیم چشم اغنیا بر دست ماست هر کجا دیدیم آب از جو بدریا می رود بسکه عشرت می رمد از من درین محفل کلیم باده در دور من از ساغر بمینا می رود کلیم کاشانی