کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۲۸: همه محروم و ازو دست کسی دور نبود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همه محروم و ازو دست کسی دور نبود کس ندیدم که درین میکده مخمور نبود فقر و روشندلی آئینه رخسار همند هیچ ویرانه ندیدم که پر نور نبود دلم از کاوش مژگان تو از سینه گریخت جای آسایش در خانه زنبور نبود من درین میکده پیش قدحی بنشستم که سرش بسته تر از کاسه طنبور نبود خط اگر سرکشد از خطه حسن تو مرنج که بفرمان سلیمان هم این مور نبود شعله داغ برونم بدرون نور نداد شمع تربت سبب روشنی کور نبود تا تبسم بدلم مشت نمک می پاشد چشم داغم بره مرهم کافور نبود حال سوز دل ما یار ندانست کلیم از سیه بختی در آتش ما نبور نبود کلیم کاشانی