کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۲۰: از جهان بخت بابرام گدا می خواهد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از جهان بخت بابرام گدا می خواهد مشت خاکی که برای سر ما می خواهد دل ازین عمر سیه روز بتنگ آمده است شمع کوتاهی شب را زخدا می خواهد سرم از افسر و از ظل هما بیزارست موی ژولیده و سودای رسا می خواهد گرچه خار رهت از پای کشیدن حیفست چکنم گر نکشم آبله جا می خواهد نبود صاحب همت که زاهل طمعست تنگ چشمی که اجابت زدعا می خواهد این خسیسان که تو بینی بجهان در کارند که خس و خار زسیلاب فنا می خواهد آنقدر می رود از راه برون مرشد شهر که گر از هوش رود راهنما می خواهد زین تلون که فلک را بنهادست کلیم نتوان یافت که رو کرده کرا می خواهد کلیم کاشانی