کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۱۱: دارد اگر صفائی دل از شراب دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دارد اگر صفائی دل از شراب دارد روشن ترست شیشه گاهی که آب دارد طینت که پاک باشد از می کشی چه نقصان دریا چه شد که بر لب جام حباب دارد از دل خطا نگردد مژگان کج نهادت با آنکه راست رو نیست تیری که تاب دارد این بحر بیکرانه همچون حباب ما را گاهی بپای دارد، گاهی خراب دارد در زاهدی و رندی در دست دل عنان نیست این شیشه گاه باده، گاهی گلاب دارد راحت که شد مکرر، دلکوب تر ز رنجست داغ است ماهی ازبس شوق سراب دارد ما را بود بدامن از می اگر نشانی زاهد بدل زحسرت داغ شراب دارد در روزگار دیدم از راستی نشان نیست صحبتش که صادق آمد در شیر آب دارد خالش میان ابرو الحق بجا فتاده بیت النشانی از انتخاب دارد هستم کلیم نومید از دستبوس و پابوس آنرا عنان گرفته این را رکاب دارد کلیم کاشانی