کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۸۹: هر زمان بر روی کارم رنگ دیگرگون شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر زمان بر روی کارم رنگ دیگرگون شود باده ام در جام گرد آب و آبم خون شود دخل ما با خرج یکسانست در راه طلب سوزنی چون بشکند خاری زپا بیرون شود در حقیقت تنگدستی مایه دیوانگیست در چمن بید از غم بیحاصلی مجنون شود از ره تقلید اگر حاصل شود کسب کمال هر که گردد خم نشین باید که افلاطون شود باده پنهان بزهد آشکار آمیختند جوی شیر زاهدان ترسم که جوی خون شود بر رخ پیر فلک رنگ حسد گل می کند در چمن چون رخت طفل غنچه گلگون شود مایه سالک سبکباریست گر آید بدست می تواند ناله ای پیک ره گردون شود مایه سالک سبکباریست گر آید بدست می تواند ناله ای پیک ره گردون شود پرعجب نبود زطبع حرص اگر در زیر خاک همرهی با گنج آرام دل قارون شود تا کشیم از شعر فهمان انتقام دخل ها کاشکی هر جا سخن فهمی بود موزون شود قدر این گوساله ها تا کم شود خواهم کلیم گاو گردون از چراگاه فلک بیرون می شود کلیم کاشانی