کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۷۵: ز مژگان تو لوح سینه ها از خون رقم دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز مژگان تو لوح سینه ها از خون رقم دارد رقم سرخ است با چندین سیاهی کاین قلم دارد به از دل خلوتی خواهم که پنهان سازمت آنجا که از مژگان تو چون سبحه دلها ره بهم دارد زبار منت احسان اگر آگه شوی دانی که هر کس دست بخشش بسته تر دارد کرم دارد ببالین هر آن بیمار آمد از الم رسته طبیب مرگ هر جا می رود یمن قدم دارد زدنیا چون بریدی قطع کن پیوند عقبی هم که تیغ همت مردان این میدان دودم دارد ز مژگان بیشتر خار رهت در دیده جا دادم هنوز از تنگ چشمی رشک بر خار قدم دارد بفرقم گل گران بودی کلیم آن سرکشیها کو کنون سنگ حوادث منتی هم بر سرم دارد کلیم کاشانی