کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۷۴: گل اگر با لب لعل تو برابر می شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گل اگر با لب لعل تو برابر می شد شبنم از نسبت دندان تو گوهر می شد آب فولاد بخونابه بدل می گردید گر غم عشق در آئینه مصور می شد دیده ام خشک تر از ساغر مخمورانست یاد آنروز که از گریه بسی تر می شد سرد مهری گل این چمن افسرد مرا قفس آهنم ای کاش که مجمر می شد چشم مستت نظری جانب ما گر می داشت در کف بخت سیه آبله ساغر می شد مهر اخوان همه کین است چه می بود اگر در رحم نطفه آبا همه دختر می شد با وفا خاصیتی هست که گل گر می داشت همه جا قدرش با خاک برابر می شد اشک چون طفل پدر مرده که خودسر گردد بتمنای تو هر روز بهر در می شد هر زمان حوصله ای درخور غم نتوان ساخت کاش قدر خودش غصه مقرر می شد کشت امید چنین خشک نمی ماند کلیم اگر از دود دلم چشم فلک تر می شد کلیم کاشانی