کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۷۳: نه رحم کرد که خون دل خراب نخورد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نه رحم کرد که خون دل خراب نخورد غرور او ز سفال شکسته آب نخورد بقتل گاه وفا تا شهید او نشدم دهان تیغ بخندید و تیر آب نخورد تن ضعیف مرا کم مبین که این رشته بدست حادثه صد ره فتاد و تاب نخورد بروز باده مخور می کشی زچرخ آموز که روز تا نگذشت از شفق شراب نخورد زچشم حیرت عاشق نهان توئی ورنه کدام غنچه که بادیش بر نقاب نخورد کباب حسن توام قدر خط نکو دانم ز سایه ذوق نکرد آنکه آفتاب نخورد زهیچ کوچه ای آن ترک لشکری نگذشت که موج خون شهیدانش بر رکاب نخورد کلیم لطف ازو دیده ای که می خواهی ز شعله شکوه مکن گر غم کباب نخورد کلیم کاشانی