کلیم کاشانی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۵۹: نیست یکشب که سر شکم گل بستر نشود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیست یکشب که سر شکم گل بستر نشود تا در پیرهنم رشته گوهر نشود مدعی گر طرف ما نشود صرفه اوست زشت آن به که بآئینه برابر نشود خشکی بخت فرومایه طلسمی بسته است کابم از سر گذرد لیک لبم تر نشود بسکه از گردش این چرخ بتنگ آمده ام در خمارم هوس گردش ساغر نشود سفله از قرب بزرگان نکند کسب شرف رشته پر قیمت از آمیزش گوهر نشود ستم ظاهر او لطف نهانی دارد صید را می کشد آنشوخ که لاغر نشود با اسیران وفا دلبر بدخوی کلیم نکند صلح که تا جنگ مکرر نشود کلیم کاشانی